شب يلدا آمد و باران نديديم
روستاها خشکيد و سامان نديديم
شهرها آکنده شد از دود خودرو
گنه بسيار کرديم و چاره نديديم
هنوز اندر کف کمي باران بوديم
باران نديديم و يارانه بديديم
خدايا اگر راستي يارانه اين است
راستي کن دشمنانه کدام است
ببايد پرداخت هر چيزي صد چندان
نه در باور مي گنجد نه در چمدان
خدايا به فرياد دل بيچاره ام رس
همه رفتند من ماندم با کمي ناس